نویسنده: استاد عبدالکریم احمد محمّدی

بسیاری به اشتباه و به خاطر علاقه‌ی شدیدشان نسبت به قرآن در صددند برای هر نظریه‌ی علمی مأخذ، تأیید و موافقتی از قرآن بیابند، اما قبل از هر چیزی باید به این نکته توجه داشت که نظریات علمی همیشه سیر تکاملی خود را طی می‌کند به این صورت که در اول به صورت امری مشکوک مطرح می‌شود و پس از گذشت مدت زمانی کم و یا زیاد آزمایشاتی که انجام می‌گیرد صحت و سقم آن روشن می‌شود که در صورت صحت، بیش از یک حقیقت نسبی نخواهد بود و از این گذشته این نظریات مربوط به اموری محدود می‌باشد لذا پیاده کردن آن بر قرآن مناسب با شأن قرآن نیست و از همه گذشته به اضافه که خداوند عزوجل قرآن را برای چنین وظائفی نازل نفرموده است و موضوع قرآن، زندگی فردی و اجتمای انسان و رابطه‌ی او با خداست، و از نظر علمی خطا است اگر چیزی در راهی مورد استفاده قرار گیرد که برایش پیش‌بینی نشده باشد و از اینجا معلوم می‌شود چه کسانی که می‌کوشند برای نظریات علمی از قرآن تأیید بگیرند و چه کسانی که می‌کوشند با اثبات مخالفت لغت قرآن با نظریات علمی به قرآن طعنه بزنند از راه صواب بدورند.
با وجود این هیچ نظریه‌‌ی علمی تا بحال دقیق نیافته که قرآن با آن مخالفت کند و این خود از اعجاز قرآن است، بلکه خدا عزوجل در قرآن به علم و فهم و تفکر و تعقل و تفقه تشویق می‌کند و این خود بیانگر آن است که قرآن همیشه موافق با قضایای علمی و مسلمات عقلی است زیرا آیات قرآن را کسی آورده که حقیقتها را آفریده است.
پس از این مقدمات لازم است به این نکته اشاره شود که گاهی در قرآن مسائل علمی بیان شده است لکن این بیانات فقط مجرد ارائه‌ی قضایای علمی نبوده است بلکه به واسطه‌ی آنها قرآن مخاطبین را به وظیفه‌اشان دعوت کرده و روش خود را برای پذیرش بهتر و این دعوت با این قضایا تقویت کرده است چنانکه می‌فرماید:
«وَفِی أَنْفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ» (ذاریات / 21)
«و در وجود خود شما (نیز آیاتى است) آیا نمى‏بینید»
و می‌فرماید:
«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» (بقره / 164)
«در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایى که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‏هایى است (از ذات پاک خدا و یگانگى او) براى مردمى که عقل دارند و مى‏اندیشند»
و می‌فرماید: «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ» (انعام / 125)
«پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید، دلش را به پذیرش اسلام مى‏گشاید و هر که را بخواهد گمراه کند، دلش را سخت تنگ مى‏گرداند چنان که گویى به زحمت در آسمان بالا مى‏رود. این گونه، خدا پلیدى را بر کسانى که ایمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد»

که «کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فىِ السَّمَاء» اشاره به این نظریه‌ی علمی دارد که هر چه از زمین بالاتر رویم اکسیژن هوا و فشار آن کمتر می‌شود و بر اثر تنگی نفس سینه تنگ می‌گردد همان حالتی که ممکن است به هنگام خفگی بر روی زمین نیز به انسان دست دهد.
این قضیه ممکن است برای پیشینیان قابل درک نبوده است اما ما آن را از مسلمات علمی خود می‌دانیم.
و فرماید: « فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (5) خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ (6) یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ»
«انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است! (5) از یک آب جهنده آفریده شده است، (6) آبى که از میان پشت و سینه‏ها خارج مى‏شود»

و در تکمیل این معنا می‌فرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَمِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ» (حج / 5)
«اى مردم، اگر در باره برانگیخته شدن در شکّید، پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریده‏ایم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آن گاه از مضغه، داراى خلقت کامل و [احیاناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم. و آنچه را اراده مى‏کنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مى‏دهیم، آن گاه شما را [به صورت‏] کودک برون مى‏آوریم، سپس [حیات شما را ادامه مى‏دهیم‏] تا به حد رشدتان برسید، و برخى از شما [زودرس‏] مى‏میرد، و برخى از شما به غایت پیرى مى‏رسد به گونه‏اى که پس از دانستن [بسى چیزها] چیزى نمى‏داند. »

چنانکه می‌بینیم در این آیات بعضی از حقائق علمی بیان شده اما همه به قصد توجه دادن آدمیان به امور دیگری است که قرآن آن را وظیفه‌ی خود می‌داند.
در پایان به معایبی که بر این امر مرتبت می‌شود اشاره می‌کنیم:
1- یکی از معایب این امر نظر نادرستی است که طرفداران آن نسبت به وظیفه‌ی قرآن دارند و به جای اینکه در زمینه‌ی تخصص قرآن مسائل آن را بیان کنند مشغول چیزهایی می‌شوند که جزء وظیفه‌ی قرآن نیست.
2- همانطوری که قبلاً بیان شد همیشه نظریه‌های علمی در تغییر و تحول است لذا چنین کسی که می‌خواهد آنها را بر قرآن تطبیق دهد باید همیشه مشغول تأویل و تفسیر قرآن باشد: و ممکن است گاهی مجبور شود دو فهم متناقض را از یک آیه استخراج کند و از این خطر که قرآن را در معرض تکذیب مخالفان قرار دهد دور نمی‌ماند و در نتیجه تلاش او نتیجه معکوس خواهد داد.
3- احساس شکست داخلی
یعنی آنان تا حس نکنند که بواسطه‌ی امور علمی از جهت کفار مغلوب می‌شوند دست به چنین کاری نمی‌زنند یعنی اول حس می‌کنند که قرآن در حال شکست خوردن است و باید به یاری آن شتافت و استخراج آن نظریه‌های علمی تأییدی برای قرآن می‌دانند.

منبع: احمد محمّدی، عبدالکریم، علوم قرآن، بی تا، بی جا.